صاحبان خردناب (اولوالالباب )

صاحبان خرد ناب کسانی که دو معجزه علمی وعملی پیامبر اعظم را الگوی رفتاری وعملی خویش قرار داده اند

صاحبان خردناب (اولوالالباب )

صاحبان خرد ناب کسانی که دو معجزه علمی وعملی پیامبر اعظم را الگوی رفتاری وعملی خویش قرار داده اند

بیرجند مرکز استان خراسان جنوبی وششمین شهرستان بزرگ ایران

 

 بیرجند مرکز استان خراسان جنوبی است و از لحاظ وسعت ششمین شهرستان بزرگ ایران است.از لحاظ اقلیم بیرجند شهری کویری به شمار می رود.زمستان های سرد و کم باران و تابستان های گرم و خشک دارد .از لحاظ موقعیت این شهر مرکز شرقی ترین استان کشور یعنی خراسان جنوبی است و در حد واسط شاهراه مشهد- زاهدان قرار گرفته است. بیرجند با بهره گیری از 9 واحد دانشگاهی و آموزش عالی و میزبانی از 18000 دانشجو در مقاطع مختلف تحصیلی یکی از قطب های دانشگاهی کشور محسوب میشود.
بیرجند علیرغم اقلیم سخت و تندش مردمانی خونگرم،فهیم و پرتلاش دارد که در همه جای ایران به نیکی و حسن خلق شهره اند.

در باره اعتبار و قدمت فرهنگی بیرجند می توان گفت بیرجند بعد از تهران دومین شهری است که

دارای آب لوله کشی بوده و دومین شهر پس از تهران است که دومین مرکز آموزشی یعنی مدرسه شوکتی را بعد از دارالفنون در خود جای داده است .

اولین بار نام بیرجند در اسناد مکتوب در کتاب "معجم البلدان" قرن هفتم هجری قمری آمده که این شهر را زیباترین بلدیه قهستان معرفی کرده است.سیاحان و مورخانی چون مارکوپولو-یاقوت حموی-حمدالله مستوفی و حافظ ابرو در آثارشان به آن پرداخته اند.نام اصلی این شهر از دیر گاهان بیرجند بوده که به صورت های برجن - برکند - و بیرگند هم دیده شده است

  نام بیرجند مرکب از دو جزء «بیر» و «جند» است که هر دو بخش آن در زبان پارسی باستان واژه‏ای ‏مستقل و دارای معنا و مفهوم اساطیری و تاریخی‏ می‏باشد که این دو جزء باهم معنی «شهرتوفان» یا «شهر صاعقه» را می‏دهد

اهل صیقل رسته اند از بو و رنگ

 

ای برادر ، غافل از صفای دل مباش! دلی که از رسوبات گناه و آلودگی صیقل زده میشود. آینه می گردد، و حقیقت راستین در آن منعکس می شود

 اهل صیقل رسته اند از بو و رنگ          هر دمی بینند خوبی ، بی درنگ

نقش و قشر علم را بگذاشتند                       رایت علم الیقین افراشتند

کس نیابد بر دل ایشان ظفر              چون صدف گشتند ایشان پر گهر

آن صفای آینه وصف دل است              صورت بی منتها را قابل است

ادامه مطلب ...

تبعیض نژادی از منظر شاعر سیاهپوست امریکایی

بدبختی زمانی است که به تو یاد می دهند . هندوانه را دوست نداشته باشی اما تو دوست داری!

بدبختی زمانی است که بچه همسایه دیوار به دیوارت یک مهمانی دارد و همه بچه های محل را دعوت می کند جز تو!

بدبختی زمانی است که هیچ کس به تو نگفته است مامور امنیتی فروشگاه اجازه نمی دهد که تو شانزده بار از پله برقی بالا و پایین بروی وقتی مادرت سرگرم خرید است!

بدبختی زمانی است که تا شروع به بازی می کنی یکی شروع می کند به شمردن :یک، دو، سه، چهار،کاکا سیا به کنار.

بدبختی زمانی است که تو می توانی همه بچه های دیگر را در تاریکی ببینی اما آنها می گویند که نمی توانند تو را ببینند!

بدبختی زمانی است که در می یابی : بهترین دوستت اجازه دارد در استخر شنا کند .اما تو اجازه نداری.

بدبختی زمانی است که تاکسی ، برای مادرت توقف نمی کند و او هم شروع می کند به بدوبیراه گفتن.

بدبختی زمانی است که برای اولین بار درک می کنی در خیلی از اصطلاحات بد، کلمه سیاه به کار رفته است.مثل: گربه سیاه، هنرهای سیاه، مهره سیاه!

بدبختی زمانی است که تو می خواهی پیر زنی سفید پوست را برای عبور از خیابان کمک کنی و او فکر می کند می خواهی کیفش را بزنی.

بدبختی زمانی است که تو قبل ازآغاز سال نو به فروشگاه می روی و می بینی که بابا نوئل سفید پوست است.

 

        لنگستون هیوز- شاعر فقید سیاهپوست امریکایی