دین از جمله، برای آزادسازی مردم از غل و زنجیرهای فردی و اجتماعی آمده است و قرآن کریم، را باید آئیننامة آزادی دانست و انبیأ و اولیأ را مجریان آن.
اَلَّذینَ یَتَّبِعوُنَ النَّبیَّ اَلاُمِیَّ اَلَّذی یَجِدوُنَهُ مَکتوُباً عِندَهُم فی التَّوریةِ وَ الاِنجیلِ یَأمُرُهُم بِالمَعروُفِ وَ یَنهیُم عَنِالمُنکَرِوَیُحِلَّ لَهُمُ الطَّیٍّبتِ وَ یُحَرٍّمُ عَلَیهِمُ الخَبئِثَ وَ یَضَعُ عَنهُم اِصرَهُم وَ الاَغللَ الَّتی کانَت عَلَیهِم. آنانکه پیروی میکنند از پیامبر اُمی که در نزد آنان و در تورات و انجیل، پیامبری وی ثابت و ثبت شده بود، امر به معروف و نهی از منکر کرده و پاکیها را برایشان حلال و پلیدیها را حرام کرده و بار سنگین و زنجیرهای اسارت را از گردة آنها برمیدارد.
اقبال لاهوری با توجه به این قبیل تعالیم قرآنی، مسلمان را «آزاد» دانسته و افتادن در دام زنجیرهای اسارت را از نظر دین مردود میشمارد.
هر که پیمان با هوالموجود بستگردنش از بند هر معبود رست
ماسِوَی الله را مسلمان بنده نیستپیش فرعونی سرش افکنده نیست
صورت ماهی به بحر آباد شویعنی از قید مقام آزاد شو
هر که از قید جهان آزاد شدچون فلک در شش جهت آباد شد
جان نگنجد در جهان ای هوشمندمرد حُر بیگانه از هر قید و بند
حر ز خاک تیره آید در خروشزانکه از باران نیاید کار موش
ادامه مطلب ...گفتمش نقاش را نقشی بکش از زندگی
با قلم نقش حبابی بر لب دریا کشید
گفتمش چون می کشی تصویر مردان خدا
تک درختی در بیابان یکه و تنها کشید
گفتمش نامردمان این زمان را نقش کن
عکس یک خنجرزپشت سر پی مولا کشید
گفتمش راهی بکش کان ره رساند مقصدم
راه عشق و عاشقی و مستی ونجوا کشید
گفتمش تصویری از لیلی ومجنون رابکش
عکس حیدر(ع) در کنار حضرت زهرا(س)کشید
گفتمش بر روی کاغذ عشق را تصویر کن
در بیابان بلا، تصویر یک سقا کشید
گفتمش از غربت ومظلومی ومحنت بکش
فکر کرد و چهار قبر خاکی از طه کشید
گفتمش سختی ودرد وآه گشته حاصلم
گریه کردآهی کشید وزینب کبری(س) کشید
گفتمش درد دلم را با که گویم ای رفیق
عکس مهدی(عج) راکشید و به چه بس زیبا کشید
گفتمش ترسیم کن تصویری از روی حسین(ع)
گفت این یک را بباید خالق یکتا کشید