صاحبان خردناب (اولوالالباب )

صاحبان خرد ناب کسانی که دو معجزه علمی وعملی پیامبر اعظم را الگوی رفتاری وعملی خویش قرار داده اند

صاحبان خردناب (اولوالالباب )

صاحبان خرد ناب کسانی که دو معجزه علمی وعملی پیامبر اعظم را الگوی رفتاری وعملی خویش قرار داده اند

خواستن نیازمند از نیازمند از سبکی اندیشه و گمراهی خرد

 امام سجاد علیه السلام :و رأیت أن طلب المحتاج الی المحتاج سفه من رأیه و ضلة من عقله .

بار خدایا من به بریدن از دیگری و پیوستنم به تو خود را پاک و پاکیزه نمودم ( از هر چه جز تو چشم پوشیده بس به تو می نگرم )

(2) و به همه ( اندام و حواس ) ام به تو روآورده ام

(3) و از کسی که به بخشش تو نیازمند است روگردانیده ام

(4) و خواهشم را از کسی که از احسان تو بی نیاز نیست برگردانیده ام

(5) و دانستم که خواستن نیازمند از نیازمند از سبکی اندیشه ( بینایی ) و گمراهی خرد اوست

(6) زیرا بسا از مردم را دیدم - ای خدای من - که به وسیله جز تو عزت و بزرگی طلبیدند و خوار شدند ، و از غیر تو دارایی خواستند و بی چیز شدند ، و قصد بلندی کردند و پست گردیدند

اللهم إنی اخلصت بانقطاعی الیک . و اقبلت بکلی علیک . و صرفت وجهی عمن یحتاج الی رفدک . و قلبت مسألتی عمن لم یستغن عن فضلک . و رأیت أن طلب المحتاج الی المحتاج سفه من رأیه و ضلة من عقله . فکم قد رأیت - یا الهی - من اناس طلبوا العز بغیرک فذلوا ، و راموا الثروة من سواک فافتقروا ، و حاولوا الارتفاع فاتضعوا . فصح بمعاینة امثالهم حازم وفقه اعتباره ، و ارشده الی طریق صوابه اختیاره . فأنت یا مولای دون کل مسئول موضع مسألتی ، و دون کل مطلوب الیه ولی حاجتی . أنت المخصوص قبل کل مدعو بدعوتی ، لا یشرکک احد فی رجائی ، و لا یتفق احد معک فی دعائی ، و لا ینظمه و إیاک ندائی . لک - یا الهی - وحدانیة العدد ، و ملکة القدرة الصمد ، و فضیلة الحول و القوة ، و درجة العلو و الرفعة . و من سواک مرحوم فی عمره ، مغلوب علی امره ، مقهور علی شأنه ، مختلف الحالات ، متنقل فی الصفات . فتعالیت عن الاشباه و الاضداد ، و تکبرت عن الامثال و الانداد ، فسبحانک لا إله إلا أنت .

(1) بار خدایا من به بریدن از دیگری و پیوستنم به تو خود را پاک و پاکیزه نمودم ( از هر چه جز تو چشم پوشیده بس به تو می نگرم )

(2) و به همه ( اندام و حواس ) ام به تو روآورده ام

(3) و از کسی که به بخشش تو نیازمند است روگردانیده ام

(4) و خواهشم را از کسی که از احسان تو بی نیاز نیست برگردانیده ام

(5) و دانستم که خواستن نیازمند از نیازمند از سبکی اندیشه ( بینایی ) و گمراهی خرد اوست

(6) زیرا بسا از مردم را دیدم - ای خدای من - که به وسیله جز تو عزت و بزرگی طلبیدند و خوار شدند ، و از غیر تو دارایی خواستند و بی چیز شدند ، و قصد بلندی کردند و پست گردیدند ( زیرا هویداست که خدای تعالی افاضه کننده هر خیر و نیکی و بخشنده هر نعمتی است به هر کس به اندازه استعداد او بی وسیله یا با وسیله ، پس هر که گمان کند که برای غیر خدای تعالی قدرت کامله است و دیگری را افاضه کننده خیر و نیکی بداند سبب گردد که خدای متعال افاضه خیر را از او بازدارد و کسی که خداوند خیر خود را از او منع نماید خوارتر از هر خوار و فقیرتر از هر فقیر و پستتر از هر پستی خواهد بود ، از پیغمبر - صلی الله علیه و آله - روایت شده : خدای جل جلاله فرموده : هر مخلوقی که به مخلوق پناه برد نه به من وسایل آسمانها و زمین نزد او قطع شود پس اگر من را بخواند اجابتش ننمایم ، و اگر از من بخواهد به او ندهم ، و هر مخلوقی که به من پناه برد نه به خلق من آسمانها و زمین روزی او را ضمانت کنند ، پس اگر از من بخواهد به او بدهم ، و اگر من را بخواند اجابتش نمایم ، و اگر آمرزش طلب کند او را می آمرزم )

(7) پس بر اثر دیدن مانندهای ایشان ( کسانی که از غیر خدای تعالی بزرگی و دارایی و بلندی طلبیدند و خوار و بی چیز و پست گردیدند ) دور اندیشی دور اندیش درست و بجاست که پند گرفتنش او را ( از دیدن احوال آن مردم به توجه و روآوردن به خدای متعال ) موفق ساخته ، و اختیار و برگزیدنش ( خدای تعالی را بر غیر او ، یا آزمایشش اگر " و ارشده الی طریق صوابه اختباره " به باء موحده بخوانیم که آن هم روایت شده ) او را به راه راست و شایسته ( که آن درخواست هر چیز است از خدای متعال و بس ) رهبری نموده است

(8) پس از این رو ای مولی و آقای من تویی درخواستگاه من نه هر که از او درخواست می شود ، و تویی رواکننده حاجت و خواهشم نه هر که از او طلب و خواهش می شود

(9) تو اختصاص داده شده و یگانه ای به دعا و خواندن من پیش از هر خوانده شده ای ، کسی در امید من با تو شریک نمی شود و در خواندنم با تو برابر نمی گردد ، و دعایم کسی را با تو به یک رشته در نمی آورد ( امید و درخواستم متوجه به توست و بس و هیچگاه دیگری در نظر نیست )

(10) بار خدایا مخصوص توست یکتایی عدد و شمار ( بی شریکی و بی دومی ، مراد از جمله لک یا الهی وحدانیة العدد وحدة عددیة " یکی در برابر دو " نیست ، چون خداوند متعال واحد حقیقی و منزه از واحد عددی است ، بلکه مراد آن است که وحدتی که اعداد به آن نسبت داده و از آن ترکیب می شود و آن تحت عددی نمی باشد " چون گفته اند : بنای عدد از واحد است و واحد از عدد نیست ، زیرا عدد بر واحد واقع نمی شود بلکه بر اثنین و دو واقع می گردد " به غیر تو گفته نمی شود ) و برای توست صفت قدرت کامله ( که ضعف و سستی در آن راه ندارد ) و کمال توانایی و نیرومندی و پایه بلندی و برتری

(11) و هر که جز تو در حیات و زندگانیش به رحمت و مهربانی نیازمند است ، و بر کار و حال خود مغلوب و زیر دست است ( زیرا او را قوه توانایی نیست جز به وسیله تو ) در حالات مختلف و گوناگون و در صفات منتقل شونده است ( از بچگی به پیری ، از نادانی به دانایی ، از بی چیزی به توانگری ، از تندرستی به بیماری و بالعکس می رسد )

(12) پس تو از داشتن مانندها و همتاها برتر و از داشتن مانندها و همتاها بزرگتری و ( از صفات آفریده شدگان ) منزه و پاکی جز تو خدایی نیست ( که شایسته پرستش باشد ) .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد