صاحبان خردناب (اولوالالباب )

صاحبان خرد ناب کسانی که دو معجزه علمی وعملی پیامبر اعظم را الگوی رفتاری وعملی خویش قرار داده اند

صاحبان خردناب (اولوالالباب )

صاحبان خرد ناب کسانی که دو معجزه علمی وعملی پیامبر اعظم را الگوی رفتاری وعملی خویش قرار داده اند

قدر قدر

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

شب وصل است و طی شد نامه هجر   سلامٌ فیه حتی مطلع الفجر

دلا در عاشقی ثابت قدم باش                   که در این ره نباشد کار بی‏اجر

برآ ای صبح روشن‏دل خدا را                    که بس تاریک می‏بینم شب هجر

دلم رفت و ندیدم روی دلدار                  فغان از این تطاول، آه از این زجر

     آن شب، که باید به امید وصل و دیدار بیدار نشست، و از جام طهور "سلام"، تا "مطلع فجر"، سرمست بود، شب قدر است؟

   آن شب، که آن را "شب وصل" نامیده اند، و نامه هجران را، در آن شب، طی شده و پایان یافته می خوانند، شبی که باید در طلب کوشید، و بیدار ماند و دیدار جست و احیا گرفت، و به نیایش پرداخت، و کار خیر کرد، و صالحات به جا آورد، و به نیازمندان رسید، و دانایی طلبید، و مذاکره علم کرد شبی که باید به یاد روی آن محبوب عزیز، و آن یار پنهان رخسار، با درد مندیهای عاشقانه نالید، و دیدار روی او را از خدای طلبید؟ کدام شب نورانی و دل افروز است؟ و نقش ما درآن چیست؟

امشب شب خود است قدر خود را بدانیم.

شب خودسازی ، شب دعا

شب ادای دین و شب تفکر

شب چنگ زدن به حبل الله المتین

امشب شب تنهایی توست با بت خانه دل تویی به مثابه ابراهیم در آن بت کده شهر

تویی و یک تبر، تبر نیایش،  تبر صبر،  تبر عبادت بشکن!

بشکن همه بند هایت را  همه نفس های مادی را

تویی در قربانگاه ابراهیم که باید سر ببری نفس خواستن را

باید بخواهی آنچه را که او می خواهد.

شب قدر اتمام سال گذشته و آغاز سال جدید است

سال خود را باپاکی نفس آغاز کن در حدیث امام صادق آمده است:

لیلة القدر هی اول السنة و هی آخرها

هشتاد و سه سال و اندی یعنی یک عمر که این روزها با کوتاه شدن مجال‏ها برای زندگی، دست یابی به آن یک آرزوست. چه کسی باور می‏کند حجم این همه عدد در تبرک یک شب نهفته باشد؟ چگونه یک شب می‏تواند تراکم این همه نور را در خود ذخیره کند؟ این پرسش فقط یک پاسخ دارد؛ عطوفت بی‏کران خدا و هزار نامی که در جوشش دعا در شب جوشن کبیر، ندبه می‏کنیم. شب قدر، فرصت قدر دانستن این حقیقت بزرگ است.

شب قدر، شب عروج روح انسان از ملک زمین تا ملکوت آسمان هاست.

شب قدر، بیداری می‏آموزند و غفلت می‏زدایند تا شهد شیرین بخشش ببخشند.

شب قدر، شکوفایی نهال ایمان در بوستان جان انسان تماشایی است.

شب قدر، برترین هنگامه تلاوت تفکر و بهترین زمان برای تدبر در عظمت هستی است.

شب قدر، با فرق خونین بزرگ قافله‏سالار قبیله ایمان قیمت گرفته است.

 

الف :تعریف قدر 

    “قدر” در لغت به معنای اندازه و اندازه گیری است. (1) همان طور که در قرآن کریم آمده: “قد جعل الله لکل شی قدرا” (2) خداوند برای هر چیزی اندازه ای تعیین کرده است. و اما قدر در اصطلاح عبارتست از “ویژگی هستی و وجود هر چیز و چگونگی آفرینش آن؛ (3) به عبارت دیگر، اندازه و محدوده وجودی هر چیز “قدر” نام دارد.” (4) از مجموع آیات و روایات این گونه به دست می آید که شب قدر، به این جهت “قدر” نامیده شده است که چون جمع مقدرات بندگان در تمام سال در آن شب تعیین می شود.   

 ب: اهمیت وسرنامگذاری شب قدر”

بی‌تردید شب قدر از شب‌های با عظمت و با اهمیت سال است و دلیل فضیلت این شب بر سایر شب‌ها به اعتبار اموری است که در این شب محقق می‌شود.

امام صادق علیه السلام فرمودند: «از کتاب خدا استفاده می‌شود که شماره ماه‌های سال نزد خداوند، دوازده ماه است و سرآمد ماه‌ها ماه رمضان است و قلب ماه رمضان لیلة القدر است.»

در بیان اهمیت و فضیلت شب قدر همین قدر کافی است که خداوند تمامی آیات سوره 97 قرآن، یعنی سوره قدر و آیات سوم تا پنجم سوره دخان را درباره شب قدر نازل کرده است و خطاب به رسولش می فرماید: “و ما ادراک ما لیله القدر” (5)؛ تو چه می دانی که شب قدر چیست؟ بعد از آن بلافاصله به عظمت و بزرگی آن اشاره کرده و می فرماید: “لیله القدر خیر من الف شهر”؛ (6) شب قدر بهتر از هزار ماه است.

    این تعبیر نشانه عظمت، منزلت و اهمیت شب قدر است که حتی رسول اکرم (ص) با آن علم وسیع و گسترده اش، قبل از نزول این آیات به آن واقف و عالم نبود. (7)

 از روایات این گونه استفاده می شود که روزهای قدر هم، مثل شب قدر دارای فضیلت و عظمت است. امام صادق (ع) فرمودند: “شب قدر در هر سال است و روز آن (از نظر فضیلت) مثل شب آن است.”

مفسران درباره اینکه چرا این شب را «شب قدر» گفته اند و «قدر» به چه معناست احتمالات زیادی داده اند.

1- قدر (شرف و منزلت)

مرحوم طبرسی می گوید: «از آن رو به این شب قدر گفته که دارای شرف و پایه ای بلند و شأن عظیم است. چون در قرآن می خوانیم: «وما قدروا الله حق قدره» یعنی عظمت و شأن خداوند را آن گونه که باید به جای نیاوردند.

2- قدر «شب با ارزش و پرقیمت»

ارزش و قیمت جهت دیگری برای معنای «قدر» می تواند باشد، زیرا از یک سو در همین سوره می خوانیم: «عبادت» در این شب از عبادت در هزار ماه بهتر و با ارزش تر است.

3- قدر «تنگی و ضیق»

یکی از معانی «قدر» ضیق و تنگی است.

و این شب را از این رو قدر گفته اند که زمین به واسط  کثرت فرود فرشتگان در آن شب، تنگ می شود. زمین در این شب سرشار از فرشتگانی است که تا سپیده دم، هم صدا با زمینیان به احیای آن شب می پردازند و به وظایف خویش می رسند. در این زمینه قرآن مجید می فرماید : «تنزل الملائکة و الروحُ فیها بإذن ربهم من کل امر».

4- قدر «اندازه گیری»

اندازه گیری، تقدیر و تنظیم امور نیز قدر است در آیه ای می خوانیم: ما قرآن را در شب مبارکی نازل کردیم، و ما همواره بیم دهنده بوده ایم و در آن شب : «فیها یفرق کل امرٍ حکیم» هر کاری بر طبق حکمت خداوند تعیین و تنظیم می گردد. : راغب اصفهانی می گوید: شب قدر یعنی شبی که خداوند برای تنظیم و تعیین امور مخصوص، آن را آماده و مقرر فرموده

 استاد مطهرى در تعریف قدر مى‏ فرماید: « ... قدر به معناى اندازه و تعیین است... حوادث جهان از آن جهت که حدود و اندازه و موقعیت مکانى و زمانى آنها تعیین شده است، مقدور به تقدیر الهى است.»(5) پس در یک کلام، «قدر» به معناى ویژگى‏هاى طبیعى و جسمانى چیزهاست که شامل شکل، حدود، طول، عرض و موقعیت‏هاى مکانى و زمانى آنها مى‏گردد و تمام موجودات مادى و طبیعى را در برمى‏گیرد این معنا از روایات استفاده مى‏شود.

در آیات آغاز سوره "دخان"، از نزول قرآن در شب قدر، و تعیین امور بر طبق حکمت، سخن رفته است:

     انا انزلناه فی لیله مبارکه، انا کنا منذرین. فیها یفرق کل امر حکیم. امرا" من عندنا، انا کنا مرسلین.4

      در این آیات نیز، سخن از شب قدر و شب تقدیر،حکمت و برکت است، و سخن از نزول قرآن است، و فرود آمدن فرشتگان به امر خدا: در این لیله مبارکه، قرآن را فرستادیم. در این شب، هر امری، بر طبق حکمت، فیصله می یابد، و جدا جدا تقدیر و تعیین می شود.

     در این آیه نیز، فعل به صورت مستقبل (یفرق) ادا شده است، و دلالت بر استمرار دارد، می فهماند که این تفریق و تحکیم امور، همواره در چنین شبی انجام می پذیرد.

     وتنظیم امور، در طول زمان، مستلزم اجمال و تفصیل است، یعنی: نخست همه امور را بطور کلی تعیین کنند، و سپس جزئیات آن را در جریان تحقق قرار دهند. فرض کنید: شما برنامه و مخارج یک ساله خود را، همراه کارها و وظایفی که دارید، ابتدا در نظر می گیرید و تعیین می نمایید. سپس در طول سال، بر طبق آن برنامه تعیین شده، بطور دقیق و منظم، عمل می کنید. این حقیقت که لازمه طبیعی نظم و تنظیم است، و مربوط است به "تفریق" امور، یعنی: فیصله دهی وجدانهی یک یک امور و مسائل، در حدیثی یاد شده است. در این حدیث، امام صادق "ع" می فرماید:

     … قال: "فیها یفرق کل امر حکیم" فکیف یکون حکیما، الا ما فرق … 5

     خداوند فرموده است: "در این شب، هر کاری استوار و با حکمت، معین می شود". و چگونه چیزی، استوار و با حکمت تواند بود، مگر آنچه به طور مشخص، برنامه ریزی و تعیین شده باشد؟

     بنابراین، جریان یافتن استوار و منظم امور گوناگون در عالم چنین است که نخست در برنامه ای دقیق، و تقدیر حکیمانه مقرر می گردد، و سپس در ارتباط با خلیفه خدا در زمین  به مرحله تحقق می رسد. و بدینگونه، این آیات همه دلالت دارد بر استمرار وجود "حجت خدا" در زمین دارد.

 ج:شب قدر کدام شب است

.در قرآن کریم آیه‌اى که به صراحت ‌بیان کند شب قدر چه شبى است دیده نمى‌شود. ولى از جمع‌بندى چند آیه از قرآن کریم مى‌توان فهمید که شب قدر یکى از شب‌هاى ماه مبارک رمضان است. قرآن کریم از یک سو مى‌فرماید: « انا انزلناه فى لیله مبارکه.‌»(دخان / 3) این آیه گویاى این مطلب است که قرآن یکپارچه در یک شب مبارک نازل شده است و از سوى دیگر مى‌فرماید: « شهررمضان الذى انزل فیه القرآن.‌»(بقره / 185)و گویاى این است که تمام قرآن در ماه رمضان نازل شده است. و در سوره قدر مى‌فرماید: «انا انزلناه فى لیله القدر.»(قدر/1)از مجموع این آیات استفاده مى‌شود که قرآن کریم در یک شب مبارک در ماه رمضان که همان شب قدر است نازل شده است. پس شب قدر در ماه رمضان است. اما اینکه کدام یک از شب‌هاى ماه رمضان شب قدر است، در قرآن کریم چیزى برآن دلالت ندارد. و تنها از راه اخبار مى‌توان آن شب را معین کرد.

در بعضی از روایات منقول از ائمه اطهار علیهم السلام شب قدر مردد بین نوزدهم و بیست و یکم و بیست و سوم ماه رمضان است و در برخی دیگر از آنها مردد بین شب بیست و یکم و بیست و سوم و در روایات دیگری متعین در شب بیست و سوم است. و عدم تعیین یک شب به جهت تعظیم امر شب قدر بوده تا بندگان خدا با گناهان خود به آن اهانت نکنند. پس از دیدگاه روایات ائمه اهل بیت علیهم السلام شب قدر از شب‌های ماه رمضان و یکی از سه شب نوزدهم و بیست و یکم و بیست و سوم است. اما روایات منقول از طرق اهل سنت‌ به طور عجیبی با هم اختلاف داشته و قابل جمع نیستند، ولی معروف بین اهل سنت این است که شب بیست و هفتم ماه رمضان شب قدر است  و در آن شب قرآن نازل شده است. تکرار شب قدر در هر سال شب قدر منحصر در شب نزول قرآن و سالی که قرآن در آن نازل شد نیست، ‌بلکه با تکرار سال‌ها، آن شب نیز تکرار می‌شود.

یعنی در هر ماه رمضان شب قدری است که در آن شب امور سال آینده تقدیر می‌شود. دلیل بر این امر این است که اولاً: نزول قرآن به‌طور یکپارچه در یکی از شب‌های قدر چهارده قرن گذشته ممکن است ولی تعیین حوادث تمامی قرون گذشته و آینده در آن شب بی‌‌معنی است.ثانیاً: کلمه «یفرق»‌ در آیه شریفه «فیها یفرق کل امر حکیم.‌»(دخان / 6) در سوره دخان به خاطر مضارع بودنش، استمرار را می‌رساند و نیز کلمه «تنزل» درآیه کریمه «تنزل الملائکه والروح فیها باذن ربهم من کل امر»(قدر / 4) به دلیل مضارع بودنش دلالت ‌بر استمرار دارد.

 تقدیر پنهان بودن شب قدر

 حق شب قدر است در شب‌ها نهان       تا کند جان هر شبی در امتحان

نه همه شب‌ها بود قدر ای جوان       نه همه شب‌ها بود خالی از آن

نه هر شبی، شب قدر است و نه شب قدر خارج از این 365 شب است. شب قدر در مجموع این 365 شب وجود دارد. اگرچه مجهول است اما بالاخره در این مجموع پیدا می‌شود. در اینکه شب قدر فقط یک شب از شمار شب‏های سال است و آن هم از حلقه شب‏های رمضان، تردیدی وجود ندارد. درباره این پرسش که چرا التهاب روح‏افزا و شیرین شب قدر در میان چند شب تقسیم شده است، عالمان و عارفان نکته‏سنج، اشارت‏های بسیار دارند. برخی بر این باروند همان سان که اسم اعظم خداوند متعالی در میان اسم‏های الهی پنهان است تا پارسایان، همه نام‏های خدا را باعظمت بشمارند؛ همان‏طور که ولیّ خدا در بین بندگان پنهان است تا مؤمنان به همه بندگان احترام کنند؛ اگر هنگامه مرگ مشخص نیست تا اهل معصیت آن را وسیله نیل به مقاصد خود قرار ندهند و از آن سوی مؤمنان بیشتر مراقب اعمال خود باشند؛ اگر قیام قیامت مخفی است تا مردم از وقوع ناگهانی ان بهراسند؛ شب قدر نیز پنهان است تا مردم همه شب‏های رمضان را قدر بدانند و فرصت‏ها را غنیمت شمارند.

وقایع شب قدر ؟.

۱- نزول قرآن

نزول جامع‏ترین، کامل‏ترین و ماندگارترین کتاب الهی بر عظمت و منزلت شب قدر افزوده است. قرآن خود می‏گوید: «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی اُنْزِلَ فیهِ الْقُرْانَ»(1)؛ «ماه [مبارک] رمضان ماهی است که در آن قرآن نازل شده است.» اما در چه شبی از شب‌های آن ماه، قرآن نازل شده است؟ آیه دیگر بیان می‏کند که «اِنّا اَنْزَلْناهُ فی لَیْلَةٍ مُبارَکَةٍ» (2)؛ «به راستی، آن [قرآن] را در شبی پر برکت نازل کردیم.» و این شب مبارک را در سوره قدر مشخص فرموده که «اِنّا اَنْزَلْناهُ فی لَیْلَةِ الْقَدْرِ» (3)؛ «به حقیقت ما آن [قرآن] را در شب قدر فرود آوردیم.» پس باید گفت نزول قرآن در چنین شبی بر عظمت آن می‏افزاید. این نکته را هم اضافه کنیم که این نزول، نزول دفعی است بر قلب رسول گرامی اسلام، نه نزول تدریجی که آغاز آن با آغاز بعثت یعنی بیست و هفتم رجب همراه است. (6)؛

 شب قدر یعنی شبی که (خداوند) برای [تنظیم و تعیین] امور مخصوصی آن را آماده [و مقرّر] نموده است.» و قرآن کریم می‏فرماید: در آن شب «یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکیمٍ» (7) «هر کاری بر طبق حکمت [خداوند] جدا (و تعیین و تنظیم) می‏گردد.»

در بحارالانوار روایتی آمده که: «هر کس در شب‏ قدر، از روی ایمان و محاسبه (و اخلاص) نماز گزارد، خداوند گناهان گذشته او را می‏بخشد.»

و امام صادق علیه‏ السلام فرمود: «التَّقْدیرُ فی لَیْلَةِ الْقَدْرِ تِسْعَةُ عَشْرٍ، وَالاِْبْرامُ فی لَیْلَةِ اِحْدی وَ عِشْرینَ وَالْاِمْضاءُ فی لَیْلَةِ ثَلاثَ وَ عِشْرینَ (8)؛ « تقدیر امور و سرنوشت‌ها در شب قدر، یعنی شب نوزدهم، تحکیم آن در شب بیست و یکم، و امضا ‏آن در شب بیست و سوم صورت می‏گیرد.»

و امام رضا علیه ‏السلام فرمود: «... یُقَدَّرُ فیها ما یَکُونُ فی السَّنَةِ مِنْ خَیْرٍ اَوْ شَرٍّ اَوْ مَضَرَّةٍ اَوْ مَنْفَعَةٍ اَوْ رِزْقٍ اَوْ اَجَلٍ وَ لِذلِکَ سُمِّیَتْ لَیْلَةُ الْقَدْر (9)؛ در آن شب (قدر) آنچه که در سال واقع می‏شود، تقدیر و اندازه‌‏گیری می‏شود، از نیکی و بدی و سود و زیان و روزی و مرگ. به همین جهت نیز شب قدر شب اندازه‌گیری نامیده شده است.»

و طبق روایات فراوانی (10) سرنوشت افراد برای سال بعد، بر اساس استعدادها و لیاقت‌ها، رقم می‏خورد، و این تقدیر حکیمانه هم، در انسان هیچ گونه «اجبار» و «سلب اختیاری» به وجود نمی‌‏آورد.

3- سند امامت

شب قدر بزرگ‏ترین سند امامت و تداوم آن در طول زمان است. در روایات فراوانی، وجود شب قدر را در هر زمان دلیل لزوم امامت و بقای آن دانسته ‏اند، لذا سوره قدر به منزله شناسنامه اهل‌بیت علیهم‏السلام شمرده شده است

و در برخی روایات آمده که خود ولایت علی علیه ‏السلام و ائمه علیهم‏السلام جزء تقدیرات آن شب است (13) و دستور داده‌‏اند که با مخالفان برای اثبات امامت و بقای آن و زنده بودن مهدی علیه‏ السلام به شب قدر استدلال کنید.(14) آری، بقای شب قدر دلیل محکمی است بر بقای امامت و بقای امامت اقتضا می‏کند حیات و زنده بودن مهدی علیه ‏السلام را و حیات مهدی علیه ‏السلام نشانه حیات مذهب پیشتاز و همیشه در صحنه تشیّع است. لذا اسلام اصیل و قرآن تا ابد زنده است.

4- بخشش گناهان

یکی دیگر از ویژگی‌های شب قدر بخشش گناهان و عفو عاصیان و مجرمان است، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می‏فرمود: «کسی که شب قدر را درک کند، پس بخشیده نشود پس خدا او را (از رحمت خویش) دور می‏سازد.» (17)

و در جای دیگر فرمود: «هر کس که از فیض شب قدر محروم گردد، از تمام خیرات محروم شده است و محروم نمی‌‌ماند از خیرات شب قدر، مگر کسی که (با اعمال خویش) خود را محروم نموده باشد.» (18)

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می‏فرمود: «کسی که در شب قدر به پاخیزد (و آن شب را)  از روی ایمان و محاسبه (و اخلاص ‏بیدار باشد) گناهان گذشته‌‏اش بخشوده می‏شود.» (19)

تقدیر واختیار

گفته شده است که شب قدر را از آن رو «قدر» نامیده اند که خداى تعالى در آن شب حوادث را تقدیر و اندازه‏گیرى می کند. به این معنا که زندگى ، مرگ، رزق، سعادت، شقاوت و چیزهایى از این قبیل را از آن شب تا شب قدر سال آینده مشخص می سازد. سؤالی که در اینجا مطرح می شود این است که اصولاً مقدر کردن امور سالانه به چه معناست؟ چرا سال به سال؟ مگر در علم ازلی خداوند مقدرات عالم نبوده است که احتیاج به انجام آن در شب های قدر است. آیا عملکرد انسان در این شبها نقش تعیین کننده دارد؟ در این صورت نقش اختیار انسان و عملکرد او در قبل و بعد از این شب، در زندگی او چگونه قابل توجیه است؟ آیا مقدرات الهی چنانچه قرآن کریم می فرماید از ابتدای خلقت بوده است:خلق کل شیء فقدره تقدیرا (25فرقان،2) وکان امر الله قدراً مقدورا(33احزاب،3  و کل شیء عنده بمقدار(13رعد،  یا اینکه همانگونه که در حدیث شیخ صدوق در معانی الاخبار آمده است همه مقدرات تا روز قیامت در شب قدر انجام گرفته است. ان الله تعالی قدّر فیها ما هو کائن الی یوم القیامه یا به اخبار مربوط به شب قدر توجه کنیم که آن را هر ساله در شب قدر دانسته است.

 مگر اینکه گفته شود این سه مرتبه از تقدیر الهی است.

تقدیراتی که در شب قدر مشخص می‌شود را می‌توان به دو قسمت تقسیم کرد، یکی آنها که اختیار ما در آنها نقشی ندارد (یا حداقل تأثیر مستقیم ندارد) مانند حوادث طبیعی و اموری که مربوط به ما هستند ولی به خواست و اراده ما نیستند مثل مرگ. دیگری آنهایی که اختیار ما در آنها مؤثر است مثل سرنوشت انسان. در مورد این دسته امور باید توجه داشت که تقدیر آنها به منزله سلب اختیار از انسانها و انجام کارها از روی جبر نیست زیرا اولاً این تقدیرات به وسیله اسباب و وسایلی که به اختیار انسان وابسته است چه بعد از تقدیر و چه قبل از تقدیر قابل تغییر است. (نظیر دعا در شب قدر و درخواست تقدیر بهتر که در قسمت پایانی مقاله به آن پرداخته خواهد شد.) ثانیاً تقدیرات ما انسانها اساساً به صورت مشروط برایمان معین می‌گردد که محقق شدن آن کاملاً بستگی به اختیار و انتخاب انسان دارد. به عنوان مثال برای ما تقدیر می‌شود که اگر برای قبول شدن در امتحانات تلاش کردیم و مطالعه کردیم به فلان نتیجه خواهیم رسید و اگر تلاش نکردیم به فلان نتیجه خواهیم رسید و این ما هستیم که با انتخاب خود نتیجه‌ای را برای خود رقم می‌زنیم. لذا همانطور که دیده می‌شود مقدر شدن امور برای ما به منزله ایجاد جبر نیست.

گذشته از این دستورات و نواهی گوناگون و انواع توصیه‌ها و راهنمایی‌ها و ترغیب مردم به تلاش در مسیر کمال و دستیابی به سرنوشتی بهتر که در متن تمامی ادیان مشهود است همگی مؤید همین مطلب است که ما انسانها موجودات مختاری هستیم و این ما هستیم که با انتخاب خود سرنوشت خود را رقم می‌زنیم.  

 د: تغییر در شب قدر

ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم

یکی از عوامل مهم رشد و تکامل انسان را ظرف تحول آن دانسته اند. انسانی که در طبیعت پا نهاده، محدود به زمان و مکان و محصور به ظرف است. ظرف تحول نیز باید مناسب با متحول شونده یعنی انسان باشد. از این رو، برخی از زمان ها و مکان ها برای انسان و تحول او بسیار مناسب و دارای اهمیت خاص حیاتی است.

خداوند باتوجه به ویژگی های انسانی، زمان و مکان خاصی را برای ارتباط محکم و استوارتر در نظر گرفته است. از آن جمله می توان به زمان های نمازهای روزانه، و ماه های رمضان و ذی الحجه و مانند آن اشاره کرد.

یکی دیگر از زمان های تحول  را می توان ماه رمضان به ویژه شب قدر دانست.

. نقش انسان در شب قدر ..... 

ادله اى که نقش انسان را در مقدرات شب قدر ثابت مى کند به شرح زیر تقدیم مى گردد:

 1- حالات و دریافت هاى شخصى کسانى که اهل دعا و راز و نیاز و اهل شب قدر هستند, نقش خویش را در شب قدر به خوبى دریافته اند. ..گاهى این حالات آن چنان ژرف و تاثیرگذار است که تا شب قدر آینده و بلکه تا آخر عمر, در همه افکار, اخلاق, کردار و رفتار شخص رخنه کرده و آن را در یک خط و سیر معنوى قرار مى دهد. خوبى مى توان فهمید که مبنا و اساس, عمل صالح خود بنده است; هنگامى که یک عمل صالح معمولى با زمانى پر برکت و مقدس همراه گردد, از ارزشى چند برابر برخوردار مى شود و گاه همراه شدن یک عمل صالح با ولایت و اعتقاد و امامت مى تواند انسان را به اوج شرافت برساند; پس, راز سعادتمند شدن انسان ها در شب قدر, عمل اختیارى صالحى است که با عنایت خداوند, برکت یافته و چند برابر مى شود.

 علی (ع )بهترین تقدیر الهی

آیا قدر عبارت از تقدیرهایى است که اجرا مى ‏شود؟ یا عمرها و روزیهایى است که معیّن شده و سعادت و شقاوت ما در غیابِ ما و در شبى که آن را نمى ‏شناسیم رقم مى‏ خورَد؟ اگر چنین باشد، در انتظارِ سرنوشتى هستیم که در تعیین و ترسیمِ آن هیچ دخالتى نداریم.

آیا این هم‏زمانى و تقارن حادثه ضربت خوردن و شهادت امام على با شبهاى قدر، یک تصادف است یا على ‏ع قدر و قَدَرِ این امت است؟ على ‏ع براى شبهاى ظلمانىِ این امت نورى بود که سرنوشت آن را رقم مى‏ زد و دعایى بود که نیازهاى او را برآورده مى ‏ساخت و عزّتى بود که ذلّتِ او را مى‏ زدود و مایه بقاى این امت مى ‏شد. میان على و شب قدر پیوندى ناگسستنى است

البته این امر هیچ گونه تضادی با آزادی اراده انسان و مساله اختیار ندارد زیرا تقدیر الهی به وسیله فرشتگان طبق شایستگی‌ها و لیاقت‌های افراد و میزان ایمان و تقوا و پاکی نیت و اعمال آنهاست.

بدون شک مفاهیمی چون وعده و وعید، انذار و بشارت، کیفر و پاداش در قرآن و روایات بدون اراده و اختیار انسان بی معنا خواهد بود.

حضور انسان در محافل شب قدر، عبادت و دعا و ... جلوه‌هایی از حضور اراده و اختیار انسان است. بزرگترین اشتباه درباره حقیقت مشیت الهی این است که گروهی خود را صاحب همه چیز می‌دانند و تصور می‌کنند خداوند به صورت مطلق همه کارها را به بندگان خود واگذار کرده است؛ پس نه ثواب و عقاب در کار است و نه مسوولیت و اخلاق.

گروهی دیگر نیز فکر می‌کنند انسان موجودی مجبور است که هیچ اختیار و آزادی ندارد و همه چیز توسط قضا و قدر تعیین می‌شود.

در حالی که حقیقت امری میان این دو نظر است یعنی نه جبر قضا و قدر و نه واگذاری مطلق به بندگان، چرا که بعضی از کارها را ما به خواست و اراده خودمان انجام می‌دهیم مثل خوردن‌، آشامیدن‌، رفتن‌، آمدن و ... و در بعضی دیگر از کارها همچون به دنیا آمدن، از دنیا رفتن و ... اراده و خواست ما مطرح نیست.

 در شب قدر چه کنیم

 علامه طباطبایی معتقد است که خداوند متعال در شب قدر حوادث یک سال را تقدیر می‌کند و زندگی، مرگ، رزق، سعادت و شقاوت انسان‌ها و اموری از این قبیل را در این شب مقدر می‌گرداند

حال که « ایاما معدودات‏»، بهترین فرصت‏ براى تزکیه نفس و « لعلکم تتقون‏» (4) شدن است،

چرا کسالت و تنبلى؟!

باید از لحظه لحظه این ماه استفاده کرد و از روزها و شب‏هایش بهره‏ها گرفت و باید قدر شب‏هاى «قدر» را دانست؛ بخشنده مهربان منتظر است تا « یا رب‏» بخشش خواهان را بشنود:

 موسى (علیه السلام)عرض می کند:

الهى ارید قربک، قال: قربى لمن استیقظ لیلة القدر، قال:

 الهى ارید رحمتک، قال: رحمتى لمن رحم المساکین لیلة القدر، قال:

 الهى ارید الجواز على الصراط، قال: ذلک لمن تصدق بصدقة فى لیلة القدر، قال:

 الهى ارید من اشجار الجنة و ثمارها، قال: ذلک لمن سبح تسبیحه فى لیلة القدر، قال:

 الهى ارید النجاة من النار، قال: ذلک لمن استغفر فى لیلة القدر، قال:

 الهى ارید رضاک، قال: رضاى لمن صلى رکعتین فى لیة القدر. (4)

ترجمه:

خداوندا! مى‏خواهم به تو نزدیک شوم، فرمود: قرب من از آن کسى است که شب قدر بیدار شود، گفت: خداوندا! رحمتت را مى‏خواهم، فرمود: رحمتم از آن کسى است که در شب قدر به مسکینان رحمت کند: گفت: خداوندا! جواز گذشتن از صراط را از تو مى‏خواهم فرمود: آن، از آن کسى است که در شب قدر صدقه‏اى بدهد. گفت‏خداوندا! از درختان بهشت و از میوه ‏هایش مى‏خواهم، فرمود: آنها از آن کسى است که در شب قدر تسبیحش را انجام دهد گفت: خداوندا! رهایى از جهنم را مى‏خواهم، فرمود: آن، از آن کسى است که در شب قدر استغفار کند: گفت‏ خداوندا خشنودى تو را مى‏خواهم، فرمود: خشنودى من از آن کسى است که در شب قدر دو رکعت نماز بگذارد.

 الهی ، امشب که شب قدر است همه قرآن به سر می کنند ، من را توفیق ده که قرآن به دل کنم !

الهی ، امشب از توبه هایم توبه کرده ام !

الهی ، امشب فهمیدم اگر بهشت شیرین است، بهشت آفرین شیرین تر است !

الهی ، امشب فهمیدم اگر من بنده نیستم تو که مولای من هستی !

الهی ، شکرت که امشب فهمیدم که تا امروز هیچ نفهمیدم و رسیدم به اینکه تا امروز به هیچ نرسیدم !

الهی ، شکرت که دارم کم کم مزه بندگی را می چشم !

الهی ، امشب فهمیدم خوشا به حال آنان که فقط با تو دل خوش کرده اند !

الهی ، تا کنون به نادانی از تو می ترسیدم ، و اینک به دانایی از خودم می ترسم !

  

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد