ویلیام شکسپیر
اتللو، پرده ی دوم، صحنه ی سوم
عجبا از مردمان
دشمنی را از پنجره ی دهان به خانه ی خود راه می دهند
تا گوهر ِ عقل ِ آنها را بدزدد،
و شگفتا از ما که با شادی و دست افشانی
ورود ِ خویش را به عالم ِ حیوانی جشن می گیریم.
زخم پذیر و روئین تن
ویلیام شکسپیر
هانری ششم، پرده ی سوم، صحنه ی دوم
آن کس که حق با اوست
عریان و بی حفاظ چنان است
که گویی جوشنی از پولاد بر تن دارد،
و آن کس که حق با او نیست
و جور و ستم دلش را تباه کرده است
هرچند که خود را به هزار جوشن مجهز کند
همچنان زخم پذیر و برهنه است.
پندگویان ِ رؤیایی
ویلیام شکسپیر
ملت، پرده ی اول، صحنه ی سوم
در شمار ِ آن کاهنان و کشیشان مباش
که شیب ِ تند و ستیغ ِ پر خار ِ بهشت را به من بنمایی
و خود چون رندان ِ لاابالی
در راه ِ پر گل و ریحان ِ عیش بخرامی
و هیچ پروای ِ خویشت نباشد.
ترجمه: حسین الهی قمشه ای
منبع: کیمیا 3